loading...
روستای لیوانغربی
arman بازدید : 19 چهارشنبه 02 بهمن 1392 نظرات (0)

 

 

«محمدرضا عسکری» سکان دار لشکر 25 کربلا، فرمانده تیپ دوم ولی فقیه؛ ساده دل، گرم و صمیمی. زمان پرواز فرا رسید، عملیات کربلای 1 آغاز شد. محمدرضا عکس بنت الهدی و محمد طاها را از کنار عکس امام بیرون آورد، بوسید.

محمدرضا، به فکر فرو رفت. انگار همین چند دقیقة پیش بود که تمام کوچه های روستای «لیوان غربی» پر بود از صدای بچه هایی که می خواستند خبر تولد بچة مش رحیم را به او بدهند. مش رحیم داخل امامزاده به دعا نشسته بود تا خداوند این فرزند را سالم به او هدیه دهد.

 

سال 1336 بود که مش رحیم، به شکرانة سلامت او، سر بر سجده گذاشت و از خدا، سعادت او را نیز خواست. محمدرضا بزرگ شد و رشادت و شهامتش زبانزد خاص و عام شد. همة زندگی محمدرضا در سال های جوانی، امام بود و انقلاب. بعد از پیروزی انقلاب، به کردستان رفت.


دیگر همه او را می شناختند، «محمدرضا عسکری» سکان دار لشکر 25 کربلا، فرمانده تیپ دوم ولی فقیه؛ ساده دل، گرم و صمیمی. زمان پرواز فرا رسید، عملیات کربلای 1 آغاز شد. محمدرضا عکس بنت الهدی و محمد طاها را از کنار عکس امام بیرون آورد، بوسید. ارتفاعات قلاویزان مقابلش بود.


مهران آزاد شد و او در تاریخ چهارم تیرماه 1365 به بی کران بال گشود. دیگر هیچ کس او را ندید، حتی نشانی از پیکرش نیافت. محمدرضا غریبانه به بانوی دو عالم اقتدا کرد و از میان ما رخت بست. گرچه جوان بود، اما شوق لقای حق او را از میان خاکیان جدا ساخت.


*سخنرانی سردار شهید محمد رضا عسکری در جمع بسیجیان، در میدان جنگ

 

امروز همه این ها دست به دست هم داده اند. امروز امریکا نیز احساس خطر می کند، اسرائیل، این تجاوزگر قرن نیز خود احساس خطر می کند. برای همین می نشینند کنار هم، با هم هم آهنگی می کنند.


برای خروج مردم از هویت خویش، از اصل خویش، از متن انقلاب، دارند برنامه می نویسند. این ها می خواهند انقلاب نباشد، می خواهند که مردم در صحنه نباشند، در خارج از متن انقلاب باشند؛ چون تجربه کردند که در هر انقلابی و در تاریخ بشریت، اگر مردم از صحنه خارج شدند، آن انقلاب شکست خورده است. در صحنه ماندن مردم چیست؟ آیا در صحنه ماندن این است که در تظاهرات شرکت کنیم و شعار بدهیم و بس؟


خیر، این در صحنه ماندن یک امت اسلامی، در یک حکومت الهی نیست. امت اسلام در حکومت الهی باید زیر یک تشکل و تشکیلات سازماندهی شود. در صحنه ماندن ما آن روزی است که ما در یک تشکیلات سازماندهی شویم.


ابرقدرت ها و تمام مغزهای متفکر کافر دنیا، وقتی کوچک ترین عملیات از سوی ما می شود، تمام مغزهای دنیا را در یک جا جمع می کنند، مثل بغداد و تصمیم می گیرند. ما هم نیاز به یک تشکل داریم، نیاز به یک انسجام داریم. همه ما باید در یک تشکیلات مهیای انجام کارها شویم. با وحدت و هم آهنگی و اطاعت امرکردن از ولایت. به قول قرآن، مهیا شدن هم باید طوری باشد که دشمنان بترسند، وحشت کنند. در آن صورت می گویند، این یک تشکل قوی اسلامی است، می ترسند و ما پیروز می شویم.


تنها در صحنه ماندن، در تظاهرات شرکت کردن، شعار دادن، پیروزی نمی آورد. فرمان امام در تشکیل بسیج، ارتش بیست میلیونی چیست؟ الآن ما فقط سه میلیون بسیجی داریم. دیدید وقتی امام دستور تشکیل بسیج را دادند، چه اتفاقی افتاد؟ وضعیت جنگ 180 درجه برگشت به طرف ما و ما پیروز شدیم. با همین فرمان امام بود که کمر دشمن شکست، از ارتش بیست میلیونی ترسیدند.


اصلاً از بسیج، از تفکر آن می ترسند. تفکرِ بسیجیِ برآمده از آرمان های حضرت امام خمینی. ما به واسطة همین تشکیلات بسیج، توانستیم این قدرت ها را شکست بدهیم. آیا واقعاً همه مردمی که این همه برای انقلاب زحمت کشیدند و بعد از انقلاب در صحنه درگیری با گروها مقاومت کردند، امروز توانستند در درون این تشکیلات راه پیدا کنند؟ نکند روزی که امام دستور بسیج عمومی را بدهند، هنوز یک سری به دنبال یاد گرفتن اسلحه باشند؟ چرا نمی روید سراغ این تشکل ها؟


امروز استکبار در حال اندیشیدن به بیست سال دیگر است که شما را از صحنة انقلاب و بسیج بیرون کند. بروید و بسیجی باشید. تنها نام بسیج روی خودمان گذاشتن هم چیزی را درست نمی کند، باید تفکر بسیجی را گسترش داد. دشمن از همین تفکر می ترسد.

نویسنده:غلامعلی نسائی

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 10
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 10
  • آی پی دیروز : 4
  • بازدید امروز : 12
  • باردید دیروز : 5
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 4
  • بازدید هفته : 17
  • بازدید ماه : 17
  • بازدید سال : 210
  • بازدید کلی : 2,636